شیطنت های سبحان
به نام خدا چند روز بود داداشی کامپیوتر راخراب کرده بود اخه میخواد بگه دیگه بزرگ شده مثل من باکامپیوتر بازی میکنه هروقت هم نمیتونه کاری انجام بده ناراحت میشه ودودستی روی کامپیوترمی زنه اخرین دفعه با کاردکلیدهای لب تاب راازجا بیرون اورد بااین کارش خیلی هم خوشحال بود به همه میگفت که جیکار کرده سبحان خیلی حرف هارو می فهمه وجواب میده باج هیچ کسی را خانه نمی بره براتون بگم ٢هفته ای میشه که دیگه شیر نمی خوره اولش خیلی اذیت شد ولی حالا دیگه شیر گاو میخوره اگه به خوام از شیطونی یاش بگم واستون کم گفتم امید وارم دیگه از کار های خوبش براتون بگم
نویسنده :
مامان جون وسولماز
0:35